به بهانه سالروز تولد ادیسون
پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۱۴ ب.ظ
تامس الوا ( ١٨۴٧ - ١٩٣١ م/ ١٢٢۵ - ١٣١٠ ش) ، از نوابغ
برجستۀ تاریخ تکنولوژى که در طول زندگىاش ١٠٩٣ اختراع خود را، از جمله
لامپ رشتهاى برق، ضبط صوت، تلفن و پروژکتور سینما به ثبت رساند. علاوه بر
این، او نخستین آزمایشگاه پژوهش صنعتى تاریخ را دایر کرد.
او
در ایالت اهایوى آمریکا چشم به جهان گشود. در ٧ سالگى دورۀ رسمى مدرسه
را آغاز کرد، اما هنوز ٣ سال نگذشته بود که مدیر مدرسه او را به عنوان
محصل «عقبافتاده» اخراج کرد.
تامس الوا ( ١٨۴٧ - ١٩٣١ م/ ١٢٢۵ - ١٣١٠ ش) ، از نوابغ
برجستۀ تاریخ تکنولوژى که در طول زندگىاش ١٠٩٣ اختراع خود را، از جمله
لامپ رشتهاى برق، ضبط صوت، تلفن و پروژکتور سینما به ثبت رساند. علاوه بر
این، او نخستین آزمایشگاه پژوهش صنعتى تاریخ را دایر کرد.
او
در ایالت اهایوى آمریکا چشم به جهان گشود. در ٧ سالگى دورۀ رسمى مدرسه
را آغاز کرد، اما هنوز ٣ سال نگذشته بود که مدیر مدرسه او را به عنوان
محصل «عقبافتاده» اخراج کرد.
در ٣ سال بعدى، نزد مادرش درس خواند.
ده
ساله بود که مادرش توجه او را به کتابى مقدماتى در فیزیک جلب کرد و او در
زیرزمین خانه، آزمایشگاه شیمى کوچکى دایر ساخت. او مخصوصا به مطالعۀ شیمى و
ایجاد جریان برق به کمک پیلهاى ولتا علاقه نشان مىداد و چیزى نگذشت که
دستگاه تلگرافى را که خود ساخته بود، به کار انداخت. عارضۀ ناشنوایى که بر
اثر بیمارى مخملک به آن مبتلا شده بود، وى را آزار مىداد.
از
آنجا که پدرش مردى فقیر بود، ادیسن از ١٢ سالگى، خود «کسب و کار» را
شروع کرد و در ایستگاه راهآهن به فروش روزنامه و شیرینى مشغول شد.
آزمایشگاه کوچکش را در یک گارى دستى جاى داده بود و در فاصلۀ توقف قطارها
خود را به آزمایش سرگرم مىکرد. ضعف شنوایى خلوتى فراهم مىساخت که فرصت
خوبى براى مطالعه و کار در آزمایشگاه به ادیسن مىداد. او توانست با کار
تلگراف هم آشنا شود و از ١٨۶٣ تا ١٨۶٨ م به صورت «تلگرافچى دورهگرد»
اینسو و آنسو مىرفت و کارهاى موقتى انجام مىداد؛ گاه نیز در پشت جبهۀ
جنگهاى داخلى به این کار مشغول بود. هرچند در حرفۀ تلگرافچى دورهگرد،
زندگى ثابتى نداشت، اما تمامى مجلههاى علمى را که به دست مىآورد،
مىخواند و همۀ درآمد خود را صرف خرید ابزارهاى برقى و شیمیایى مىکرد.
ادیسن
در ١٨۶٨ م متصدى شبانۀ «شرکت تلگراف و سترن یونین» شد. با این حال روزها
کم مىخوابید، زیرا شیفتۀ آن بود که جریانهاى برق را به شیوههاى جدیدى
بررسى کند.
ادیسن در ٢١ سالگى نسخۀ کهنهاى از
یادداشتهاى روزانۀ مایکل فارادى را با عنوان «پژوهشهاى تجربى در
الکتریسیته» خرید و بدون وقفه همۀ آن را خواند. این رویداد نقطۀ عطفى در
زندگى ادیسن بود. قبلا توانایى فوق العادۀ او در تعمیر ابزارهاى خراب توجه
اطرافیان را به او جلب کرده بود، اما اینک تحت تأثیر فارادى، کارهاى
آزمایشى او دقیقتر شد. او در ١٨۶٨ م دست از شغل خود کشید و با ثبت
نخستین اختراع خویش-که یک دستگاه برقى ثبتکنندۀ رأى بود-مخترعى حرفهاى
شد.
این اختراع به رغم آنکه در حضور کمیتهاى در کنگرۀ آمریکا خوب عمل کرد، خریدارى نیافت.
در
١٨۶٩ م، به هنگام بروز بحران در دفتر بورس نیویورک به سبب از کار افتادن
دستگاه جدید ثبت تلگرافى قیمت طلا، از ادیسن خواستند که دستگاه را تعمیر
کند. او به قدرى ماهرانه این کار را انجام داد که سمت ناظر آن دفتر به وى
داده شد. پس از آن، طرح ماشین نامیزان «شرکت تلگراف و سترن یونین» را
آنقدر خوب تغییر داد که به درخواست همان شرکت، کیفیت دستگاه نوساز
ثبتکنندۀ تلگراف آن شرکت را بالا برد. ادیسن با این ابتکار و نیز انجام
اصلاحاتى در تلگراف مرس، ثروتى معادل ۴٠ هزار دلار به دست آورد، و با این
پول به تولید دستگاه ثبتکننده و چاپگرهاى سریع تلگراف اقدام کرد. او در
١٨٧١ م با مرى استیلول ازدواج کرد. حاصل این زناشویى دو پسر و یک دختر
بود.
در آن زمان، و سترن یونین در ردیف شرکتهاى الکتریکى
پیشتاز آمریکا بود. گروهى از مخترعان پراستعداد، از جمله ادیسن براى بهتر
کردن و توسعه و تحول دستگاههاى برقى متعدد این شرکت تلاش مىکردند. مهارت
این مخترع جوان در از بین بردن اشکالات افسانهاى بود. تلگراف چهارطرفۀ وى
در ١٨٧۴ م از مهمترین نوآوریهاى نخستین سالهاى فعالیتش به شمار مىرود.
این اختراع ظرفیت فرستندههاى دوطرفۀ موجود را دو برابر کرد و مىتوانست در آن واحد در هرجهت دو تلگراف را با یک سیم مخابره کند.
ادیسن
در کارخانهاش اتاقى مجهز به ابزارهاى علمى تدارک دید تا در آنجا بتواند
مطابق ذوق و سلیقۀ خود به طرح و اجراى آزمایش بپردازد. او پس از چندى به
دهکدۀ منلوپارک نقل مکان کرد.
سالهاى منلوپارک: ادیسن در
ساختمانى ابزارهاى مختلفى از قبیل گالوانومتر، الکترومتر، انبوهى باترى و
سیمپیچ، سیمهاى مسى، مواد شیمیایى و فلزات، ماشین بخار براون، دستگاه
عکاسى و کورۀ آهنگرى گرد آورد و با اینها آزمایشگاهى به راه انداخت که براى
او ۴٠ هزار دلار تمام شد، آزمایشگاهى که حتى در بزرگترین دانشگاهها هم
کمتر نظیر داشت. حدود ٢٠ نفر از ساعتسازان و ماشینسازان که قبلا با او
کار مىکردند، به منلوپارک آمدند و بعدا یک دانشمند ریاضى فیزیک هم به جمع
آنان پیوست.
چیزى نگذشت که آنها همزمان روى ۴٠ برنامۀ
گوناگون کار مىکردند و ادیسن هرسال براى ۴٠٠ اختراع تقاضاى ثبت حق
امتیاز مىکرد. برخلاف مخترعان معاصرش که در تنهایى و در اتاقى زیر سقف
خانه کار مىکردند، ادیسن با گروهى سازمانیافته از کارشناسان کار مىکرد
که وظایفشان را خود تعیین مىکرد.
ادیسن بهترین روزهاى
زندگى خود را در منلوپارک، در فاصلۀ ٣٠ تا ۴٠ سالگى گذراند. وقتى
الگزاندر گراهام بل با اختراع تلفن در ١٨٧۶ م از او پیش افتاد، ادیسن نیز
فورا با به کارگیرى فرستندۀ زغالى بر رسایى صورت افزود. وى در عین حال،
ذهنى مجهولیاب داشت. وقتى پدیدۀ غیر منتظرهاى را مىدید، دست از کار
مىکشید و به آن مىپرداخت. به این ترتیب، در ١٨٧٧ م به اختراع گرامافون
یعنى ابتکارىترین اختراع خود-که بر پایۀ مشاهدات تازهاى دربارۀ دینامیک
صوت قرار داشت-توفیق یافت. او که در میان فنآوران آمریکایى بلندآوازه شده
بود، با این اختراع شهرتى جهانى یافت.
اروپا در زمینۀ
اختراع دینام و ایجاد نور با قوس الکتریکى از آمریکا بسیار جلوتر بود، اما
در سپتامبر ١٨٧٨ ادیسن وقتى در نمایشگاهى، قوس نورهاى خیرهکنندۀ ۵٠٠
شمعى را دید، با اطمینان تمام اعلام کرد که مىتواند لامپ برقى ارزان،
مطمئن و با نور ملایم بسازد که جاى چراغ گازى را در میلیونها خانه بگیرد.
سندیکایى
از سرمایهداران بزرگ، مبلغ ۵٠ هزار دلار مساعده در اختیار او گذاشت تا
در کار پژوهش و اختراع لامپ رشتهاى -که مخترعان براى ۵٠ سال در ساختن آن
ناکام مانده بودند- به کار برد. ایشان آنقدر به حاصل کار اطمینان داشتند
که دست به ایجاد «شرکت روشنایى الکتریکى ادیسن» زدند؛ و این مورد از جمله
موارد معدودى بود که سرمایه پشتوانۀ اختراع به ثمر نرسیدهاى قرار
مىگرفت. ١۴ ماه طول کشید تا رشتۀ سیم مناسبى براى لامپ پیشنهادى اختراع
گردید.
در ٢١ اکتبر ١٨٧٩ ادیسن لامپى را به نمایش
گذاشت که سیم داخل آن از زغال بود و با ولتاژ بسیار بالایى که به توسط
دینامهاى خاصى به وجود مىآمد، روشن مىشد.
ایستگاه
آزمایشى نور و نیرو در منلوپارک به توسط مدارى با ٣٠ لامپ نورباران مىشد
و هرلامپ بىآنکه به جریان مدار لطمهاى وارد آید، بهطور جداگانه خاموش و
روشن مىشد. ٣ سال بعد ایستگاه پرل استریت در مرکز نیویورک آمادۀ کار شد و
این سرآغاز روشن شدن شهرهاى جهان با نور برق بود.
یکى از
کشفهاى تصادفى ادیسن در ١٨٨٣ م در آزمایشگاه، نه تنها وراى درک خود او،
بلکه وراى درک دانشمندان معاصرش بود: او مشاهده کرد که در یکى از لامپهاى
خلأ نیروى مرموزى به صورت جریان بین الکترود داغ و الکترود سرد ظاهر
مىشود.
گفته مىشد که این پدیده ناشى از گسیل گرما یونى
الکترونها از الکترود داغ است. او این پدیده را که بعدها به «اثر ادیسن»
مشهور شد، به ثبت رسانید. چند سال بعد این پدیده مورد مطالعۀ دانشمندان
قرار گرفت و پایۀ شناخت الکترون و صنعت الکترونیک گردید.
ادیسن به دنبال درگذشت همسر اولش در ١٨٨۴ م، با مینا میلر ازدواج کرد. حاصل دومین زناشویى او دو پسر و یک دختر بود.
بخش متأخرتر زندگى: نیمۀ دوم عمر ادیسن نیز فعال و پرحادثه بود، اما دیگر از رویدادهاى شگفتانگیز خبرى نبود.
اغلب
اوقات، او سرگرم بازاریابى براى فرآوردههایى بود که در شرکتهاى خودش-از
جمله شرکت جنرال الکتریک ادیسن که سازندۀ لامپ برق و ابزارهاى نیروگاه برق
بود-تولید مىشد.
سرانجام کنترل این شرکت بزرگ از اختیار او خارج شد و در ١٨٩٢ م، این شرکت در شرکت جنرال الکتریک ادغام گردید.
ادیسن
در ١٨٨٧ م، کارگاه خود را از منلوپارک به وستآرنج در نیوجرسى منتقل کرد
و آزمایشگاه ادیسن را (که امروزه بناى یادبود ملى است) با ده برابر مساحت و
امکانات آزمایشگاه قبلى تأسیس کرد. به مرور زمان، کارخانههایى پیرامون
این آزمایشگاه احداث شد که با ۵ هزار پرسنل، فرآوردههاى گوناگونى تولید
مىکردند. در میان اینها گرامافون پیشرفتهتر او که با صفحات مومى کار
مىکرد، دستگاه فتوکپى، فلوئوروسکوپ، باترى انبارههاى قلیایى، ماشین
دیکته ، دوربین فیلمبردارى و پروژکتور سینما را مىتوان نام برد. سینما که
با نام ادیسن پیوند خورده است، اختراع او نبود، اما نیروى حیرتانگیز وى
در یافتن کاربرد عملى هرچیز این اختراع را به موفقیت عملى رساند، کارى که
دیگران از انجام آن ناتوان بودند.
در حدود سال ١٨٩٠ م
اکثر دانشمندان پیشگام در رشتۀ برق، براى انتقال برق به نقاط دوردست سرگرم
ایجاد جریان متناوب با ولتاژ زیاد بودند. ادیسن که با برق جریان مستقیم کار
مىکرد، کوشید در مورد خطرات سیستمهاى جریان متناوب با ولتاژ بالا به مردم
هشدار بدهد. در نتیجه، نتوانست مقاطعۀ تولید نیروگاه برقابى
(هیدروالکتریک) آبشار بزرگ نیاگارا را به دست آورد.
او در
زمینههاى دیگر، مثل ساخت نوع کارآمدترى از کورۀ سیمانسازى و نیز
سازههاى بتونى براى احداث خانههاى ارزان قیمت موفقتر بود. در خلال جنگ
جهانى اول، این مخترع سالخورده رئیس هیئت مشاورۀ نیروى دریایى ایالات متحده
شد و پژوهشهایش را متوجه سازوکار اژدرافکنها و ضد زیردریاییها کرد. با
تلاش او در ١٩٢٠ م کنگرۀ آمریکا آزمایشگاه پژوهشى نیروى دریایى را دایر
کرد.
برگرفته از کتاب دانشنامه ایران – جلد ٢ – نویسنده:موسوی بجنوردی، محمد کاظم – ناشر: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی
۹۲/۱۲/۰۱